سپهرسپهر، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

آسمون زندگی مامانی و بابایی

اولین مهمانی ها

1390/11/8 11:59
نویسنده : مامان طلا
258 بازدید
اشتراک گذاری

سلام قند عسل مامان . ها

عزیز دلمی شما جیگر طلایی .سی

ببخشید گلکم چند وقتی بود که نمیرسیدم به وبلاگت سر بزنم . عزیز دلم تو داری روز به روز بزرگتر و باهوش تر میشی . البته یه کمی هم نق نقو .بع و خدا نخواد که دلت درد بگیره . اون موقع است که با اون صدای مردونه ات سرم داد میکشی (یه چیزی بین جیغ و داد) . نداشتیم از همین حالا بخوای قلدر بازی دربیاری ها !!!!

عشقم بالاخره پریشب (شب اربعین) بردیمت خونه مادرجونی . البته چون شب بود طبق معمول خیلی اخلاق نداشتی. اینم از عکست خونه مادرجون 

 

قربونت برم که اینقدر ملوس میخوابیاما دیروز ظهر خونه دایی مجتبی حسابی خودت رو تو دل همه جا کردی . عفه

راستی بند نافت هم بالاخره افتاد .

گلکم این چند وقته حسابی بابایی رو اذیت کردی . بیچاره اصلا خواب نداره . شب ها پا به پای من و تو بیداره . روزا هم که سر کار . بنده خدا کلی هم تو کارهای خونه کمکمون میکنه . یادت باشه بزرگ شدی باید احترام شو همیشه نگه داری . خیلی داره واسمون زحمت میکشه . مرسی بابایییییییییی ب

گل پسری من دیگه کم کم باید برم . آخه شما لالایی کردی و باید بیدارت کنم شیر بخوری . دوست دارم هوارتا 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان آریا
26 دی 90 10:19
عزیززززززم خیلی ناز هستی شما دیگه داری بزرگ میشی هااااا ناز نازی خاله اره نمیدونم چرا نی نی ها تو این دوره زمونه طلبکارن از ادم عجججججججججججب
مامان محمد پارسا
26 دی 90 12:57
سلام عزیز دلم نازشو برم چقدر ناز خوابیدی وای اولین مهمونی اونم خونه مادر جونی چه کیفی میده نه گل پسلم مامانی مواظب خودتون باشید
خاله مرضی
26 دی 90 18:20
فدات بشم خاله کی میای خونمون عزیزم؟

خاله ای میام بذار بزرگ تر بشم از خواب آلو بودن در بیام
زن عمو
27 دی 90 15:47
عزیزم خونه ما هم بیا منتظرتیم


مرسی باشه یکم بزرگ تر بشم می یام