سپهرسپهر، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

آسمون زندگی مامانی و بابایی

سال 91 : اولین خاطره اولین نوروز با تو

1391/1/11 0:24
نویسنده : مامان طلا
311 بازدید
اشتراک گذاری

سلام موش موشکمماچ

قربون خنده های نازت برم من . بغلقند عسلم اصلا به من وقت میدی بیام وبلاگت رو آپدیت کنم ؟تا وقتی بیداری باید باهات حرف بزنم و بازی کنم . 

بگذریم ....

قرار بود شما رو شب عید حمام کنیم که متاسفانه نشد و من مجبور شدم کله سحر حمامت کنم . که البته تو هم سنگ تموم گذاشتی و حسابی بد عنق بازی در آوردی . نگرانولی برای سال تحویل با رویی گشاده بیدار شدی فدات بشم من الهی .قلب

امسال عید بهم زیاد خوش نگذشت نه مسافرتی درکار بود و نه بابایی به اون صورت کنارمون بود . بیچاره بابایی همش سرکار بود و کلی هم خسته شد . من و شما هم که از هفت روز هفته هشت روزش رو خونه مادرجونی بودیم . آخه دایی سعید هم اومده و به قول خودش هی دلش واسه جوجویی که شما باشی تنگ میشه .

و بریم سراغ عکس های سال 1391

 

ال 

 

 

تذاتناتلارتاال

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله مرضی
15 فروردین 91 13:29
خاله ای عیدت مبارک باشه عزیزم. قربونت برم که اینقد مثه بع بعی ها میشی با این لباست


خدا نکنه خاله جوووووون