سپهرسپهر، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره

آسمون زندگی مامانی و بابایی

سپهر جان بزرگتر میشود

1392/1/27 13:21
نویسنده : مامان طلا
156 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشقم

فدات بشم من الهی که روز به روز شیطونتر و بانمک تر میشی! بغلامروز بالاخره فرصت کردم بیام و وبتو آپ کنم.

جوجه من وقتایی که محکم بهم میچسبی و بی وقفه بوس میکنی کل وجومو مملو از عشق میکنی .خجالت یه وقتایی هم حتما باید بوس لب بدی و من هر چی صورتمو میتابونم فایده نداره و به هر صورتی باید از آب دهنت تناول کنم آخه این چه وضعیه حالم بهم خورد!متفکرخنده

عاشقتم دیگه رفتی تو کار حرف زدن دو کلمه ای . هر چیز درداری رو میاری میدی و میگی مامان باز ! عاشق زیتونی . چند وقت پیش بابایی رفته بود سر سخچال جنابعالی اومدی منو کشون کشون میبری دم یخچالو میگی مامان باز ! با تعجب درو باز کردم میبینم قدتو به زحمت میرسونی به شیشه زیتون و میگی به به به !خوشمزه

از کلماتی که یاد گرفتی اسب و خرس و شیر . دیروز با خاله رفته بودیم خرید چشمت به ساعتای تو مغازه افتاده میگی ساعت بعدش گل ها رو دیدی باید حتما اعلام کنی گل ، گل . از عید تا حالا هم که ددری شدی هر یک ساعت یه بار میری دم در و با اون انگشت ظریفت میزنی به در و میگی ددر . بهت میگم سپهر مامانو چند تا دوست داری میگی ده تا .قلبقلبقلبقلبقلب

راستی دوتا از دندونای آسیابت هم تو فک بالایی در اومدن و حالا دیگه جوجه طلا 10 تا مروارید سفید توی دهنشه .نیشخند

راستی دایی سعید یه فاخته اومده تو تراسمون لونه گذاشته دو تا تخم هم داره . یاد پاتریشیا افتادم .لبخند سپهرم روزی چند بار میره نگاش میکنه میگه توتو . عکساشو گرفتم ایشالا جوجه هاش از تخم دربیان واست میذارم.

جوجه من چون خیلی وقته نرسیدم بیام سراغ وبت یه سری چیزا یادم میره . اگه یادم اومد باز میام واست میزارم . یه دنیا بوس به اون لبای کوچولوی آبدارتماچماچماچماچماچماچ

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

دایی سعید
27 فروردین 92 20:37
قربون جوجه برم که بلبل‌زبونی می‌کنه. دلم برات لک زده