قند عسل
سلاممممممممم پسته من
خوبی گلم ؟
الهی مامانی قربونت بره که داری روز به روز بزرگتر میشی . امروز صبح که بیدار شدم دیدم انگاری واقعا واقعا واقعا داری لگد میزنی. گشنه ات بود عزیزم ؟
قبلا حس میکردم تکون میخوری ولی اینقدر ضعیف بود که مطمئن نبودم شمایی یا حرکات روده و ....
خلاصه که امروز دو سه باری منو سورپرایز کردی.
دیروز خونه مادر هم جای دایی سعیدت خیلی خالی بود . آخه لباس با خودم نبرده بودم پیراهن صورتیه دایی سعید رو که برداشتم بپوشم دکمه های روی شیمکم بسته نمیشد . مادر و خاله هاتم کلی ذوقتو کردن.
انشااله که دایی سعیدم تو کارش موفق باشه و بتونه به چیزایی که دوست داره برسه از دست ما که کاری برنمیاد ولی تو براش دعا کن
قربونت برم من .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی