سلام سلام صبح بخیر
سلام قربونت برم من الهی که اینقدر شیرین شدی.
یه مدت فرصت نکردم بیام سزاغ وبت و حالا اصلا یادم نیست چی میخواستم واست بنویسم.
جوجه طلایی اول از شعرایی که یاد گرفتی بگم : گنجشک لالا ، گربه من نازنازیه ، حسنی ما یه بره داشت، یه روز آقا خرگوشه ،گل گل گل اومد ، شامپو گلرنگ ، تولد تولد ، اگه جای تو بودم ، پایین سنگ و بالا سنگ ، چشم چشم دو ابرو ،و سوره های حمد و اخلاص و البته صلوات بزن دستو به افتخار پسر باهوش من .عاشق شعر خوندنی و خیلی توجه میکنی و بعد دو سه بار خوندن به راحتی آخراشو واسم میگی.
تازگی ها خیلی شیطون شدی . همش میخوای بازی کنی و سرگرم باشی و فقط کافیه من کار داشته باشم کلی نق میزنی بهم . دیروز هم یه ظرف شیر و وارونه کردی کف آشپزخونه
یادم رفت اینو بگم . دیگه خودتو کلا سپهرجان خطاب میکنی . میخوای مامان یه کارت پستال هم واسه خودت بفرست
آخ آخ آخ از دست این دایی مجتبی ! اولین کلمه بدی که یاد گرفتی (نامرد) دیروز به باباییت گفتی . اگه دستم بهش برسه
وقتایی که از دستت عصبانی میشم یه کم میری واسه خودت میپلکی و بعد میای زل میزنی تو چشمام میگی مامان سلام ، سلام ، صبح بخیر.
دیگه یاد گرفتی وقتی که میخوام پاتو بشورم میشینی سر توالت (البته گلاب به روت) بردمت دکتر واسه سرفه هات طبق معمول کلی قشقرق اونجا راه انداختی تا اومدیم بیرون میگی مامان آقای دکتر نترس
خوب واسه حسن ختام چند تا عکس میذارم توی ادامه مطلب