سپهرسپهر، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 6 روز سن داره

آسمون زندگی مامانی و بابایی

شیطنت های مضاعف

1392/7/9 13:51
نویسنده : مامان طلا
135 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفسی 

قربونت برم من که روز به روز شیطونتر میشی و من دپرس تر میکنی نیشخند . جیگر طلایی چند روز پیش که رفتیم تهران حسابی بهت خوش گذشت . خونه دایی امید کلی با رونیکا بازی کردید و البته حسابی هم آتیش سوزوندی . هرچند برخلاف انتظار من و باباییت اصلا توی راه اذیت نکردی .تشویق

مامانی خیلی شیطونی میکنی و من تصمیم گرفتم هر جایی خواستم برم اول شما رو ببرم پارک تا حسابی انرژیت تخلیه بشه .متفکر . آخه عسلم همه جا که نباید سر همه چیز برند .دیشب خونه دایی مجتبی اینقدر کنجکاوی کردی که من یه لحظه هم نتونستم آروم بشینم .تازه وقتی چشمت به بقیه میفته حرف شنوی هم نداری و کار خودتو میکنی .گریه 

تو رو خدا یه کم آرومتر . 

چند تا عکس با رونیکا واست میذارم تا این پست شادتر تموم بشه

قف

قب

5

ف

پیوست : راستی یادم رفت بنویسم کلی خودتو تو دل دایی امید و زندایی جا کردی فدات بشم الهی که همه جا طرفدار داری.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

دایی سعید
9 مهر 92 21:02
دو مورچه
خاله مرضی
11 مهر 92 9:05
آبجی خیلی دیگه لوس شدی ها!!! پسرمون مگه چیکار میکنه. فداش بشم من که ازش کلی انرژی می گیرم.


یه کاری نکن بیارمش یه هفته بذارمش خونه تون حالت جا بیادااااااااااا