سپهرسپهر، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره

آسمون زندگی مامانی و بابایی

امن یجیب المضطر و اذا دعاه و یکشف سوء

1392/7/14 16:27
نویسنده : مامان طلا
168 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم سلام 

خاله جونی راست میگه . چند روزیه خونمون دیگه صفایی نداره . باباجان حالشون اصلا خوب نیست و متاسفانه دکتر ها قطع امید کردن. بابایی هم خیلی سعی میکنه غصه هاشو مخفی کنه اما آخرش ........ از روزی که از تهران برگشتیم امروز بابایی اولین روزیه که میره سرکار و این چند روز درگیر بیمارستان بود.

جوجه من این روزا دلم میخواست فقط چند سالی بزرگ تر بودی تا ازت میخواستم دستای کوچولوتو بالا ببری و واسشون دعا کنی. آخه خدا دعای بچه ها رو زودتر مستجاب میکنه. 

شما هم که قربونت برم مامانی حسابی بزرگ شدی وحوصله ات خیلی توی خونه سر میره . دیروز اومدی میگی مامان مادرجون پیشش ، زنعمو پیشش ، و خلاصه خیلی نق میزنی . منم مستاصل نمیدونم چه طوری سرت رو گرم کنم انگار دیگه هیچ کدون از اسباب بازیاتو دوست نداری.ناراحت فقط میخوای بدوی شاید از آبان که بری مهد کودک اوضاع واست بهتر بشه . امیدوارم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

خاله مرضی
18 مهر 92 9:01
مامانی ما هممون دعا میکنیم که پدربزرگ سپهر هرچی زودتر خوب بشه و شما هم همیشه شاد باشین.
مامان آریا
26 مهر 92 17:57
سلام عزیزم ... خیلی ناراحت شدم .... شفا و امید رو باید خدا بده ...همونی که هیچ کاری براش غیر ممکن نیست و همیشه ادما رو مورد لطفش قرار میده... از ته دل دعا میکنم که خدا زودتر شفاشون بده... مامانی از الان زندگیتون و واسه اتفاقی که نیفتاده غمگین نکنین دل جوجه هم میگیره طفلی ادمی رو میشناسم که الان 8 سال بعد از قطع امید دکترا داره به زندگیش ادامه میده ایشالله پست بعدیتون شاد شاد باشه