پسر بلای شیطون
سلام عزیزکم
فدات بشم من که اینقدر بانمک و شیطون شدی . دردونه من
دیگه یاد گرفتی دستتو بگیری به هر جایی که میتونی (حتی به من) و بایستی .میز تلویزیون ، لبه شومینه ، صندلی ها و مبل ها ، لبه تخت و کمدت و تقریبا همه جا . و البته کلی خرابکاری میکنی. گلکم دیروز لباس منو که به چوب لباسی آویزون بود گرفته بودی و با قدرت هر چه تمام تر چوب لباس رو انداخته بودی روی خودت . پایه میز تلفن رو گرفتی و به سمت خودت خم کردی و هر چی روش بود ریختی زمین . خدا رحم کرد که شکستنی هاش نشکست بره توی پات.وقتی هم که دعوات میکنم زل میزنی توی چشمامو میخندی میدونی که من طاقت نمیارم
تو رو خدا شیطون نشو ! تو رو خدا آروم باش . من استرس زیادی از این بابت دارم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی