امان از شیطونیات
سلام قند عسلم
جوجه شیطون و بازیگوش من که این روزا باید چهارچشمی مراقبت باشم . دیگه کم کم از دیوار راست هم بالا میری! یا باید از زیر مبل ها درت بیارم یا رفتی سراغ سیم ها !چند روز پیش هم اولین خرابکاریتو کردی و زدی دوتا از شمعدونای نازنین مامان رو خورد و خاکشیر کردی . به قول باباییت خونمون از دست جنابعالی مسجد شده .
من با جمع کردن چیزهای خونه مخالفم اما بابایی اصرار داره که جمع کنیم . منم میترسم اگه جمع نکنم خدای نکرده واسه شما اتفاقی بیفته . از یه طرف هم دلم نمیخواد وسایل رو جمع کنم تا تو به بودنشون عادت کنی . مطمئنم بزرگتر هم که بشی باز تا وسایل رو سر جاشون بچینیم واست جذابیت داره . خلاصه موندم چی کار کنم؟
چند تا عکس از شیرین کاریات واست میذارم توی ادامه مطلب
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی